گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

آشنای محترم!
اگر گشتی و گشتی و گشتی تا آدرس این‌جا رو پیدا کنی و از راهی به جز رضایت خودم این‌جا رو پیدا کردی، حضورت در این‌جا و خوندن پست‌ها از طرف‌ت اشتباهه!
هم می‌فهمم، هم ناراحت می‌شم...
اگر با این خیال وارد شدید که قراره متن های ادبی جالب و دوست داشتنی بخونید، باید بهتون توصیه کنم که وقت‌تون رو تلف نکنید...

آخرین مطالب
همیشه وقتی آخرای شارژ کارت متروم می‌رسه، یه هزار تومنی می‌ذارم تو یه قسمتِ قابلِ دست‌رسیِ کیفم که اگه یهو پول برای اتوبوسم کم بود و حساب نشد، سریع بدمش به راننده و اون هم صد تومن بقیه‌ش رو بهم پس نده و حرص بخورم از دزدی‌های ریز و احمقانه‌ی مردم تحت‌فشار، ولی خیالم راحت باشه که مردمی که سوار اتوبوس بودن علاف نشدن!
القصه!
دیروز صبح شارژ کارتم رو چک کردم و دیدم خب حله، می‌شه رفت و برگشت.
بعدازظهر که داشتم برمی‌گشتم، کارتم رو گرفتم دستم و از اتوبوس پیاده شدم و رفتم که بزنم رو اون دستگاه! یک بار زدم، بوق ممتد. دوباره زدم، نشد.
کیف‌پولم رو سریع درآوردم که پول بدم به راننده اما دریغ از یک دونه سکه!!!! حالا چه غلطی کنم آخههههه!!
رفتم سوار اتوبوس شدم به راننده گفتم: من پول نقد ندارم -_- 
گفت: کارتت رو بده! 
کارتم رو که دادم دستش دیدم یاخداااا! این که کارت مترو نیست آخه!! کارت دانشجویی عه -____-
کارت متروم رو درآوردم و بلیط رو حساب کردم و دستم رو دراز کردم که کارت دانشجویی‌م رو از راننده بگیرم، کارت رو داد دستم و گفت: برو به سلامت...
نفهمید که اونی که دستشه کارت دانشجوییه و من اسکل بازی درآوردم ولی باز هم می‌تونست به خاطر معطل شدنش داد و بیداد کنه!!
یه خوش‌اخلاقی خاصی داشت در وجودش :)
۲۴ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۳۳

الان که به اوضاعمون نگاه کنیم، خییییییلی به هم ریخته ست! 

ولی این انقلاب هییییییچ فایده ای هم که نداشته باشه، این فایده رو داشته که تو محرم، صفر، فاطمیه، شعبان و رمضان، متنوع ترین مراسم ها برگزار می شن (با همه ی بدی ها و کاستی هاشون) و ما توی عمرمون حرف حساب های زیادی می شنویم...



22 بهمن مبارک!!

۲۱ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۵۱



"... دریادلان راه سفر در پیش دارند

پا در رکاب راهوار خویش دارند..."



از کودکی صدای محبوبم صدای سراج بوده!

همیشه هم بابا می دونستن برا سر حال کردنم و جلوگیری از غر زدنم کافیه کدوم ترکش رو بذارن! (حالا اونم بعدن می ذارم)

سال سوم وقتی این شعر حمید سبزواری رو تو کتاب ادبیات خوندیم، داشتم بال در می آوردم!!

به جای صدای معلم صدای سراج تو گوشم بود...

یه فاتحه برای سبزواری و سلحشور هم بخونیم! :))

۲۱ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۴۵

 


"... از خون جوانان وطن لاله دمیده

وز قامت سرو قدشان، سرو خمیده

در سایه ی گل بلبل از این غصه خمیده

گل نیز چو من در غم شان جامه دریده..."

 

 

حرفی ندارم دیگه!

صدای شجریان به خوبی گویاست...

۲۱ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۳۵

از سرودها که بگذریم، دو تا ترک دیگه هستن که اگه چند دقیقه تو مزار شهدا قدم زده باشی و احیانا بغض کرده باشی، به راحتی تیر خلاص رو می زنن و اشکت رو در می آرن و سبکت می کنن...

۲۱ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۵



"...ای انسان چون شهادت سرآغاز زندگی ست
مرگ سرخ رمز آزادی و راز زندگی ست..."



این از اون سرودهاست، که از بچه گی همیشهههه مو به تنم سیخ می کرده و می کنه!
خیلی دوستش دارم و همیشه دلم می خواست به عنوان سرود اجراش کنیم ولی نشد...

۲۱ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۱۷

 


"...قسم به فریاد آخر

به اشک لرزان مادر..."

 

 

این سرود همیشه باعث شده من بغضم بگیره و با توجه به متنش من هیچ وقت نفهمیدم که چرا تو مدرسه با کلی مسخره بازی و دست زدن می خوندیمش و هیچ کس هیچی بهمون نمی گفت!!

۲۰ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۵۲



"... یک جهش مانده تا برکنی دام

یک قدم مانده 

یک خیز 

یک گام..."



بابا می گن که این سرود مجاهدین بوده!

اگه هم دقت کنیم، به جز شهید، اسم و نشونی از اسلام نیست.

مثلا در کنار کلمه ی "جمهوری"

با این حال، من عاااااشقشم!


۲۰ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۴۸

از اون جایی که دلم یه ذرررررره شده برای حال و هوای مدرسه تو دهه ی فجر(که به جز مسابقه ی سرود، هییییییچ نوآوری و خلاقیتی نداشت)، دارم خودم رو با سرودها خفه می کنم! :دیییی

چندتاشون رو می خوام بذارم این جا!

۲۰ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۲۳

کاش

یکی

به

حامد

همایون

می‌گفت

لازم

نیست

برای

ایران

آواز

بخونی

:||

خب بابا! شعر ملی اقتدار می‌خواد! استحکام می‌خواد! یه‌طوری آواز می‌خونه آدم رقصش می‌گیره -_- 

۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۴۲