گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

آشنای محترم!
اگر گشتی و گشتی و گشتی تا آدرس این‌جا رو پیدا کنی و از راهی به جز رضایت خودم این‌جا رو پیدا کردی، حضورت در این‌جا و خوندن پست‌ها از طرف‌ت اشتباهه!
هم می‌فهمم، هم ناراحت می‌شم...
اگر با این خیال وارد شدید که قراره متن های ادبی جالب و دوست داشتنی بخونید، باید بهتون توصیه کنم که وقت‌تون رو تلف نکنید...

آخرین مطالب

بهار،اردی‌برزخ

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۳ ب.ظ

بعد از اردی‌بهشت، وقتی توی فیلما، یه شخصیت عزیزش رو از دست می‌ده، وقتی قیافه‌ش رو می‌بینم، انگار دوباره مادر رفته و من دوباره با صدای جیغ فاطمه بیدار شدم و دوباره خودم جیغ زدم و دوباره همه‌ی فامیل که طبقه‌ی پایین بودن صدای نکره‌م رو شنیدن و دوباره بابا من و فاطمه رو بقل کردن و دوباره به پدر تسلیت گفتم و دوباره همه ریختن تو خونمون و دوباره گلوم طوری درد گرفته که می‌خوام خفه شم و دوباره مادر رو، رو زمین گذاشتن و دوباره مادر اون لباس خوش‌گل‌ش رو پوشیده دوباره و دوباره و دوباره...

تمومی نداره این داستان!

رفتن مادر یه درده توی وجود من. هست تا وقتی من باشم.

ولی من هنوزم فکر می‌کنم که قراره برگرده...


۹۵/۰۵/۱۵

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.