هر دم از این باغ بری میرسد...
جمعه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۵۹ ق.ظ
دیشب اونقد این مصرع تو ذهنم تکرار شد، تا خوابم برد.
الان، زیر چشم هام گود افتاده و سیاه شده، پلکهام اونقد پف کرده که چشمهام رو نمیتونم درست باز کنم!
دستهام دوباره بیرون ریختن و این فقط یه دلیل میتونه داشته باشه. غم!
حتا شاید دوباره به سرم زد و موهام رو از ته زدم.
حالم خوب نیست، اصلا خوب نیست...
۹۶/۱۲/۱۱