گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

آشنای محترم!
اگر گشتی و گشتی و گشتی تا آدرس این‌جا رو پیدا کنی و از راهی به جز رضایت خودم این‌جا رو پیدا کردی، حضورت در این‌جا و خوندن پست‌ها از طرف‌ت اشتباهه!
هم می‌فهمم، هم ناراحت می‌شم...
اگر با این خیال وارد شدید که قراره متن های ادبی جالب و دوست داشتنی بخونید، باید بهتون توصیه کنم که وقت‌تون رو تلف نکنید...

آخرین مطالب

نمی فهمم که چرا توی این محرم و صفر، هر دفعه، موضوع اصلی درس های استاد، با صحبت های خانم م یکی بود.

و البته واضحه که درس های استاد کجا و درس های کتاب...

.

.

.

دیشب یه تیکه ش خعلی خوب بود:

الله در واقع الاِله است

 که این الف در واقع واوی ست که قلب به الف شده. 

پس الاِله همان الوِلاه است. یعنی کسی که همه ی عالم واله اویند...

.

.

.

دیشب بعد از مراسم، وایستاده بودم تا فاطمه بیاد که امیرحسین از پله ها اومد پایین.

هیچ وقت نمی دونستم چه جوری باهاش رو به رو شم، هیچ وقت.

کنار وایستادم.

اومد کفشش رو پاش کنه، رو کرد به من و گفت: دوست دارم... (!)

دلم خواست بهش بگم: منم دوست دارم...

اما نشد، آخه مردم که نمی دونستن...


۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۶:۱۶

* نیگا کنیییین!

- چی شده؟

* حسابانم رو شدم ۲۱/۲۵ از ۲۵...

- اووووووون امتحان رو؟؟ 

* اوهوم...

- خل! دیوونه!

(حس خرکیفی، خرذوقی)(😁)

.

.

.

- یادت باشه از بچه‌هات هم‌چی امتحانی نگیری...

(حس خرکیفی‌تر، خرذوقی‌تر)(😁)

۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۷:۴۹