گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

آشنای محترم!
اگر گشتی و گشتی و گشتی تا آدرس این‌جا رو پیدا کنی و از راهی به جز رضایت خودم این‌جا رو پیدا کردی، حضورت در این‌جا و خوندن پست‌ها از طرف‌ت اشتباهه!
هم می‌فهمم، هم ناراحت می‌شم...
اگر با این خیال وارد شدید که قراره متن های ادبی جالب و دوست داشتنی بخونید، باید بهتون توصیه کنم که وقت‌تون رو تلف نکنید...

آخرین مطالب

برگرد زمان!

يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۵۶ ب.ظ

امسال وقتی می‌رفتیم ورزشگاه، بچه کلاس‌اولیا هم ژیمناستیک داشتن و می‌دیدم‌شون، همش با خودم می‌گفتم که چه‌قد از سنم راضی‌ام! چه‌قد دوست ندارم جاشون باشم!

همیشه همین‌طور بوده، هیچ‌وقت دوس نداشتم برگردم عقب، به جز دیشب.

دیشب از ته دلم می‌خواستم که بشم یه بچه‌ی سه ساله!

که بشم یه بچه مثل خدیجه!

که وقتی خاله‌جون رو می‌بینم، فک کنم مادر اومده! 

بیام و اسباب‌بازی‌هام رو دونه دونه نشون خاله‌جون بدم و خیال کنم این مادره که روبه‌روم‌عه!

آخرش هم با خوش‌حالی تمام به بابام بگم: بابا! واقعنی مادر اومده...

اما من هنوز همون دختر هجده‌سالم، که وقتی خاله‌جون رو می‌بینم باید مادر رو کنارش تصور کنم...

۹۶/۰۱/۱۳

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.