مادر بالا
چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۵۸ ب.ظ
نشسته بود روی مبل و هی بهم میگفت کوفته رو بده، گوشت رو بده، پیاز رو بذار، شور رو بذار...
بعد آخرش گفت ببخشید انقد میگم این کار رو بکن، اون کار رو بکن...
یاد روزهایی افتادم که از بکن نکنهای مادر پایین حرصم میگرفت!
خواستم بهش بگم کاش تا آخر عمرم بهم بکن نکن بگی...
کاش تا آخر عمرم سایهی سهتاییتون رو سرم باشه!
*مادر پایین: مامان بابام
*مادر بالا: مامان مامانم
۹۶/۱۰/۲۰