گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

به گوشه‌های پنهان سرک نکشید!!

گوشه

آشنای محترم!
اگر گشتی و گشتی و گشتی تا آدرس این‌جا رو پیدا کنی و از راهی به جز رضایت خودم این‌جا رو پیدا کردی، حضورت در این‌جا و خوندن پست‌ها از طرف‌ت اشتباهه!
هم می‌فهمم، هم ناراحت می‌شم...
اگر با این خیال وارد شدید که قراره متن های ادبی جالب و دوست داشتنی بخونید، باید بهتون توصیه کنم که وقت‌تون رو تلف نکنید...

آخرین مطالب

کمال هم‌نشین در وی اثر کرد، خرابه شد...(!)

دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۲۵ ب.ظ

امروز که داشتم از مدرسه برمی‌گشتم، اول‌ش بارون می‌اومد، با قطره‌های درشت اما نرسیده به بلوار کاوه تموم شد.

بعدش هوا خییییییییلی خوب شد، کیف داشت قدم زدن، کیف کردم خیلی.

وقتی رسیدم سر کوچه، یک ماشین آتش‌نشانی، از اون بزرگ‌ها که پسر بچه‌ها عاشقشونن، سر کوچه وایستاده بود، طوری که ماشین نم‌تونست رد شه.

دلم هرّی ریخت، وقتی وارد کوچه شدم، دیدم مردها جلوی در خونه روبه‌رویی جمع‌شدن. هنوز هم دلم آروم نبود، تا وقتی که دیدم در خونه‌مون بسته‌س و مشکلی نیس. یه ذره نگاه کردم، اما چیزی نفهمیدم.

رفتم بالا، از اتاق که نگاه کردم، دیدم، آش‌پزخونه‌ی خونه روبه‌رویی، به خاطر گودبرداری خونه بقلی ریخته!!!!!!

یه ذره که گذشت، از توی کوچه صدای گریه و جیغ یه خانومه می‌اومد. دلم می‌لرزید براش، خییییلی.

گفتن کسی چیزی‌ش نشده، ولی خب چش بود پس؟!

کاش کسی چیزی‌ش نشده باشه!

۹۴/۱۱/۰۵

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.